روسیه، جزایر سه گانه و اصول امام خمینی
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۵۹۰۰۳
اخیرا وزرای خارجه کشورهای عربی و روسیه خواستار مطرح شدن موضوع جزایر سهگانه ایران در خلیج فارس در دیوان دادگستری بینالمللی شدهاند. در این متن، طرفین از «راهحلها و ابتکارات صلحآمیز برای حل مناقشه مالکیت جزایر سهگانه» استقبال کرده اند!
این موضع گیری مغایر خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران، در حالی است که دو هفته قبل رئیس جمهوری اسلامی ایران برای چندمین بار به مسکو سفر کرده بود و رسانه های داخلی نیز روی «استقبال گرم» پوتین از رئیسی در این سفر کوتاه، پوشش وسیعی دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اینجا این پرسش مطرح می شود که چرا علی رغم این روابط گسترده که حامیان سیاست های موجود آن را «نگاه به شرق» و برخی منتقدان-که خیل کثیری از آنان را دیپلمات های باسابقه تشکیل می دهند-آن را «گذاشتن تمام تخم مرغ ها در یک سبد» می نامند، منجر به این اقدام می شود؟!
حتما می توان پاسخ هایی با منطق علم روابط بین الملل و رویکرد تحلیلی به مناسبات حاکم ارائه کرد، اما به جاست که جمله مشهور امام خمینی در حدود 6 دهه قبل در پی تصویب قانون کاپیتولاسیون را یادآور شویم که گفته بودند: «ای سران اسلام، به داد اسلام برسید [گریه حضار]. ای علمای نجف، به داد اسلام برسید [گریه حضار]. ای علمای قم، به داد اسلام برسید؛ رفت اسلام [گریه شدید حضار]. ای ملل اسلام، ای سران ملل اسلام، ای رؤسای جمهور ملل اسلامی، ای سلاطین ملل اسلامی، ای شاه ایران، به داد خودت برس. به داد همه ما برسید. ما زیر چکمه امریکا برویم، چون ملت ضعیفی هستیم؟! چون دلار نداریم؟! امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! با امریکاست. رئیس جمهور امریکا بداند - بداند این معنا را - که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما. یک همچو ظلمی به دولت اسلامی کرده است، امروز قرآن با او خصم است؛ ملت ایران با او خصم است. دولت امریکا بداند این مطلب را. ضایعش کردند در ایران؛ خراب کردند او را در ایران.»
امام، در این سخنان با دقتی خاص یادآور می شوند که همه سلطه گران از همدیگر بدترند، « اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! با امریکاست.» در واقع ایشان بر اصل نفی سلطه پذیری در تمام اشکال و نسبت به تمام دولت ها تأکید دارند و روی مصداق آن پافشاری نمی کنند.
این در حالی است که در شرایط کنونی کشور، در میان اکر کسانی که خود را «اصولگرا» و طرفدار «ارزش» ها عنوان می کنند، این نفی سلطه عموما معطوف به آمریکا بیان می شود و نفس مقابله با این دولت به امری هویتی، حیاتی و حیثیتی تبدیل شده است که بر مبنای فرمایش امام، «مضیّق کردن» مفهوم نفی سلطه است.
اینجا باید از این گروه پرسید که آیا همانگونه که به لفاظی های سران دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی، که به دلیل تضاد منافع امری قابل انتظار است، حساسیت به خرج می دهند؛ نسبت به جسارت چندباره ی دولت «فخیمه» روسیه در خصوص تمامیت ارضی ایران هم رگ کردنشان باد می کند؟!
صراحتا باید بگوییم که در این خصوص رویکرد دوگانه حاکم است و در مواردی مشاهده شده که حتی دست به توجیه کودکانه ی رفتارهای روسیه هم زده اند! اما باید پرسید که اگر نسبی گرایی و مصلحت سنجی و فهم دیپلماتیک(اگر بتوان نام آن را دیپلماتیک خواند!) در مورد روسیه درست است، چرا در مورد آمریکا درست نیست و فی المثل حتی نشستن سر یک میز جمعی برا امضای برجام هم ذلت بار تلقی می شود؟! ریشه این رفتار دوگانه کجاست و آیا این دوستان فکر نمی کنند به جای توجه به «مفاهیم» گرفتار «مصادیق» شده اند؟! آیا سیاست استکباری از برخی پذیرفتنی و از برخی غیرقابل پذیرش است؟! منطق امام خلاف این را می گوید.
اینجا، ضمن توصیه به مدیران دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برای تجدیدنظر در نوع رابطه با روسیه، آنان را به تأمل در خصوص تکرار چندین باره ی این جسارت ها فرا می خوانیم. به یاد داشته باشیم که رفتارهای غیرسازنده و سله جویانه روسیه، محدود در این قبیل بیانیه ها نیست و در پرونده های استراتژیک بین المللی همچون برجام، جنگ روسیه و اوکراین، پرونده سوریه و... نیز خود را نشان می دهد.
این روزها ایام شهادت سردار سپهبد سلیمانی است. اگر چه روس ها در ظاهر از ایشان تمجید می کنند و مجسمه ایشان را هم در موزه های مسکو نصب کرده اند، اما مراجعه به روایت آقای حسین مرعشی از دیدگاه صریح و قاطع ایشان در خصوص ماهیت روسیه در ماههای پایانی قبل از شهادت برای این روزهای کشور لازم و ضروری است.
بار دیگر مسئولان سیاست خارجی و طرفداران سیاست نگاه به شرق را به بازخوانی منطق امام و درک مفهوم آن دعوت می کنیم و تقاضا می کنیم که اگر چندان حوصله مطالعه ندارند، دست کم نیم نگاهی به تابلوی «نه شرقی نه غربی» سر در وزارت خارجه در حوالی میدان امام خمینی بیندازند!
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی امام خمینی سوریه سه گانه گریه برجام انتخابات مجلس لیگ برتر طوفان الاقصی جمهوری اسلامی ملل اسلام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۵۹۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»